سری عکسهای آبان ماه
به نام خدا سلام دوستان عزیزتر ازجونم....دلم واسه تون یک دنیا تنگ شده...وکلی حرف ناتموم دارم که از طرف خودم وسارا جون بزنم اما چه کنم وقت تنگه وامکانت اینترنتی کمه والان اومدم کافی نت روبه رو دانشگاهم تا شاید یک سلعتی بتونم عکسها وبرخی از خاطرات وتجربیات جدید سارا جون ثبت کنم .... راستی سارا جون من یک هفته میشه که یدجور مریضه وکلی دارو وآمپول خورده ولی سرماخوردگیش هنوز خوب خوب نشده وسینه اش بدجور صدا میده...التماس دعا دارم از همه دوستان برای سارا وبقیه بچه های مریض... خوب این هم عکسهای سارا که بعد مدتی گذاشتم... اینجا دیگه باید بگم موهای دخملی بزرگتر شدن ومن راحت میتونم باکش موهی کوچولو ببندمشون واز این کار ل...
نویسنده :
مات سارا
11:01